چرا زنبورهای عسل ملکه دارند و چرا برخی از زنبورها اصلا ملکه ندارند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۰۵۹۴۸
فرارو- وقتی به "زنبور" فکر میکنید احتمالا گونهای را تصور میکنید که در سراسر جهان زندگی میکند: زنبور عسل. زنبورهای عسل دارای ملکه هستند مادهای که اساسا تمام تخمهای کُلُنی را میگذارد. این در حالیست که اکثر زنبورها ملکه ندارند. با حدود ۲۰۰۰۰ گونه زنبور در سراسر جهان که حدود ۲ تریلیون زنبور است اکثریت آنها حتی به صورت گروهی زندگی نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از کانورسیشن، در عوض، یک ماده تنها در یک لانه ساده یا در داخل ساقه گیاه یا یک تونل زیرزمینی تخم میگذارد. آن زنبور ماده برای هر تخم یک گلوله گرده مخلوط با شهد که از گلها جمع آوری کرده فراهم میکند و تخمها را رها میکند تا خودشان بیرون بیایند و رشد کنند. آن زنبور کسی را ندارد که در این روند به آن کمک کند.
این گونههای زنبور عسل که اغلب بسیار زیبا هستند گردها فشان مهم بسیاری از محصولات و گیاهان هستند اگرچه اکثر افراد حتی نسبت به انان آگاهی نیز ندارند. از آنجایی که بسیاری از زنبورها با موفقیت بدون ملکه زندگی میکنند ملکهها چه چیزی را برای گونههای زنبوری که آنها را دارند فراهم میکنند؟ برای بوم شناسان رفتاری که حشرات اجتماعی را مطالعه میکنند این پرسش در مرکز تحقیقات شان قرار دارد.
یک ملکه، کارگران و پهپاددر کنار زنبورهای عسل دو نوع زنبور دیگر نیز دارای ملکه هستند: زنبورهای بامبل که در تمام قارهها به جز استرالیا و قطب جنوب یافت میشوند و زنبورهای بدون نیش که عمدتاً در مناطق گرمسیری یافت میشوند. یک کلنی زنبور عسل که کندو نیز نامیده میشود ممکن است بیش از ۵۰۰۰۰ زنبور را در خود جای داده باشد در حالی که کلنیهای زنبور عسل معمولا فقط چند صد زنبور دارند کلنیهای زنبورهای بدون نیش اغلب کوچک هستند، اما برخی به اندازه بزرگترین کندوهای زنبور عسل میباشند. ساختارهای اجتماعی این زنبورها علاوه بر ملکه تخم گذار دو چیز مشترک دیگر دارند: کارگران زن که از کلنی مراقبت میکنند و نرها که گاهی اوقات پهپاد نامیده میشوند. توجه داشته باشید که نرها در گروه "کارگر" قرار نمیگیرند. نرها معمولا به جمع آوری شهد یا گرده، محافظت و نگهداری کندو یا مراقبت از لاروهای جوان کمک نمیکنند. زنبورهای ماده تمام آن کارها را انجام میدهند.
در عوض، نرها یک وظیفه دارند: پیدا کردن و سپس جفت گیری با مادهای که ممکن است ملکه آینده شود. نرها پس از تقویت قدرت کندو را ترک میکنند تا به هزاران پهپاد دیگر بپیوندند تا منتظر ملکههای جدیدی باشند که به دنبال جفت نیز هستند. اگر نرها به اندازه کافی خوش شانس باشند که جفت شوند خیلی زود میمیرند. در مقابل، مادهها معمولا قبل از شروع زندگی خود به عنوان ملکه تخم گذار با نرهای مختلف جفت میشوند.
ملکه منزویشاید تصور کنید که ملکه مسئول است و به همه زنبورها دستور میدهد. با این وجود، این تصوری گمراه کننده است. برخلاف ملکههای انسانی که جمعیت شان را رهبری میکنند ملکههای زنبور عسل بر کارگران خود حکمرانی نمیکنند. در عوض، ملکه به ویژه برای زنبورهای عسل نسبتا از آن چه در کندو اتفاق میافتد جدا است. به یاد داشته باشید او فقط ۲۰۰۰ تخم در روز میگذارد. کارگران در حین مدیریت کلنی او را احاطه کرده و از او مراقبت میکنند. ملکه زنبور عسل ممکن است چند سال عمر کند که البته میزان عمری بسیار بیشتر از زنبورهای کارگر ماده و پهپادها است.
سایر حیوانات نیز در گروههای اجتماعی با تقسیم کار بین کسانی که تولید مثل میکنند و کسانی که کلنی را حفظ میکنند به زندگی ادامه میدهند. مورچه ها، موریانهها و برخی زنبورها مانند ژاکت زرد و هورنتها ساختار کلنی مشابهی دارند. موش خال برهنه نیز همین گونه است. چرا این گروهها برای داشتن ملکه تکامل یافتند؟
ارتباط خانوادگییکی از راههای انتقال ژن توسط ارگانیسم داشتن فرزند است. راه دیگر آن است که به بستگان نزدیک کمک کنید که احتمالا بسیاری از ژنهای مشابه شما را دارند تا فرزندان بیش تری تولید کنند. این گزینه تقریبا همان چیزی است که در کلنی زنبور عسل رخ میدهد. آن هزاران زنبور کارگر ممکن است خودشان تولید مثل نکنند، اما ملکه مادر آن هاست. آنان به او کمک میکنند تا نسل دیگری از خواهران و برادران را تولید کند که روزی خواهران آنها خواهند بود. بدین ترتیب زنبورهای کارگر ماده ژنهای خود را البته نه به طور مستقیم به نسل بعدی انتقال میدهند.
نکته دیگری که باید در نظر گرفت این است: کندوی زنبور عسل یک ساختار فوق العاده پیچیده است. لایههای مومی که برای نگهداری عسل و پرورش فرزندان ساخته شده اند معماری شگفت انگیزی دارند و به نیروی کار زیادی برای ساخت و ساز، تعمیرات مداوم و محافظت در برابر مزاحمان یا شکارچیان نیاز دارند. بنابراین، ممکن است بپرسید کدام یک اول آمد؟ گروههای اجتماعی با ملکهها و کارگرانی که تعداد زیادی فرزندان مرتبط تولید میکنند که به ساختارهای آشیانه دقیق تری نیاز دارند؟ یا آیا لانه پیچیده ابتدا بوجود آمد که منجر به موفقیت بیشتر برای گروههایی شد که به منظور تقسیم وظایف بین ملکهها و کارگران تکامل یافتند؟
این پرسشها جذاب هستند و زیست شناسان دهه هاست که در حال بررسی آنها بوده اند. با این وجود، هر دو عامل یعنی تقسیم کار و ساختارهای پیچیده کندو به توضیح این که چرا زنبورهایی با ملکه وجود دارند کمک میکند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل زنبور عسل زنبور های عسل زنبور ها گروه ها ملکه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۰۵۹۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوج سلامت مغز چه زمانی است؟
آفتابنیوز :
مطالعات بی شماری در مورد جزئیات روشهای جلوگیری از زوال شناختی انجام شده و به تازگی تیمی از محققان نروژی در پژوهشهای خود موفق به ساده سازی دانش مدیریت سلامت مغز شدند.
هرموندور زیگموندسون، استاد بخش روانشناسی دانشگاه علم و فناوری نروژ در این رابطه میگوید: کلیدهای سیستم عصبی ما ماده خاکستری و سفید است. ماده خاکستری از سلولهای عصبی (نرون ها) و دندریتها تشکیل شده، در حالی که ماده سفید برای تسهیل تماس بین سلولها (آکسونهای میلین دار) عمل کرده و به سرعت انتقال و توزیع سیگنالها کمک میکند.
اگر کسی بتواند ماده سفید و خاکستری خود را در شکل مطلوب آن نگه دارد، شناخت، مهارتهای تفکر و حافظه نیز باید به خوبی کار کند.
این گزارش چیزی شبیه به نوعی جمع بندی است که درک کنونی علم مدرن از بهترین روش پرورش سلامت مغز قوی را پوشش میدهد.
پروفسور زیگموندسون در ادامه توضیحات خود میافزاید: اگر میخواهید مغز خود را در بهترین حالت نگه دارید، سه عامل را باید جدی بگیرید. در حقیقت سه کلید شناسایی شده برای سلامت قوی مغز عبارتند از:
تمرین فیزیکی
فعالیت اجتماعی
علایق و سرگرمیهای قوی و پرشور
در ادامه به تحلیل و بررسی هر یک از این سه مولفه خواهیم پرداخت:
فعالیت بدنی
همه مردم میدانند که گذراندن تمام روز روی مبل برای بدن مفید نیست و فعالیت بدنی کلید سلامت مغز است.
به گفته نویسندگان این مطالعه، سبک زندگی فعال به توسعه سیستم عصبی مرکزی و مقابله با پیری مغز کمک میکند.
محققان توصیه میکنند که تمام تلاش خود را بکنید تا هر روز حداقل کمی تحرک داشته باشید. حتی اگر یک کار کم تحرک انجام میدهید که نیاز به نشستن زیاد دارد، هر ساعت یا بیشتر حداقل برای چند دقیقه حرکت کنید.
فعالیت اجتماعی
برخی از مردم به طور طبیعی اجتماعیتر از دیگران هستند، اما محققان تاکید میکنند که هیچ کس نمیتواند مانند جزیره زندگی کند. سعی کنید با افرادی که برایتان مهم هستند در ارتباط باشید. مغز ما در تعاملات و ارتباطات اجتماعی رشد میکند.
پروفسور زیگموندسون در این رابطه توضیح میدهد: روابط با افراد دیگر، و تعامل با آنها، به تعدادی از عوامل بیولوژیکی پیچیده کمک میکند که میتواند از کند شدن مغز جلوگیری کند.
به یادگیری ادامه دهید و پرشور بمانید
فعال نگه داشتن مغز باعث تقویت شناخت میشود. سرگرمی جدید یا یادگیری یک مهارت جدید را جدی بگیرید. البته هیچ گاه خود را مجبور به انجام این کار نکنید؛ چیزی را پیدا کنید که واقعاً به آن علاقه دارید. هیچ وقت در زندگی برای یادگیری چیزهای جدید دیر نیست!
اشتیاق، یا داشتن علاقه شدید به چیزی، میتواند عامل تعیین کننده و محرکی باشد که ما را به یادگیری چیزهای جدید سوق میدهد. پروفسور زیگموندسون میگوید که این امر با گذشت زمان، بر توسعه و نگهداری شبکههای عصبی ما تأثیر میگذارد.
در مجموع، نویسندگان مطالعه میگویند مغز ما ماشینی با قدرتی باورنکردنی است، اما درست مانند هر ابزار دیگری، اگر برای مدت طولانی غیرفعال بماند، شروع به ضعیف شدن میکند.
منبع: خبرگزاری ایسنا